امروز،آزمایشگاه فیزیک...
این من هستم!
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
نفس ما
آبجی تینا کوچولوی خودم
آبجی اسما
رازنوشتِ يــــه پسرهــــ
دانلود نرم افزار های پرتابل
افکار یک ذهن مضطرب
ما دو نفر
تنبیه داداشم
ساعت رومیزی ایینه ای
رقص نور لیزری موزیک

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داناک می ترسه! و آدرس danak-tanha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 1
بازدید کل : 40458
تعداد مطالب : 40
تعداد نظرات : 209
تعداد آنلاین : 1

نويسندگان
سمانه

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:, :: 20:20 :: نويسنده : سمانه

امروز ساعت 3:45 تا 5:15 آز فیزیک 2 داشتم، با خانم(م.ک).نا خواسته زیر آب دوتا پسره رو زدم...باور کنید نا خواسته بود. اول که رفتم سر کلاس خیلی زود رسیده بودم، فقط من بودم و دوتا پسر دیگه. یکیشون گزارش کارش و داشت نشونه استاد می داد.من و اون یکی پسره هم نگاه می کردیم.خدایی گزارش کارشو خوب نوشته بود.استاد که بررسی می کرد هی می گفت..استاد دیگه (+2) گرفتیم دیگه...استاد بدید دیگه و...خلاصه هی حرف میزد.

اینم بگم که نمره هر گزارش کار 2 نمره ست ولی اگه خیلی خوب و مرتب نوشته باشی و اصلا غلط نداشته باشی و خلاصه خیلی معرکه باشی(+2) می گیری.

استاد که بررسی هاش تموم شد گفت...خوبه ولی نتیجه رو ننوشتی...دوباره پسره هی گفت..نه نوشتیم و هی اصرار کرد و خلاصه استاد گفت که باشه با ارفاق (+2) می دم و با مداد بهش نمره داد.بعد گزارش و بست، طوری که صفحه اول که اسم گزارش و اسم دانشجو و تاریخ انجام آزمایش نوشته، رو موند.من دیدم که تاریخ آزمایش و زده8/18. در حالی که آزمایشو روز 8/17 انجام داده بودیم. من یه لحظه به خودم شک کردم که نکنه من اشتباه کردم.گفتم...استاد آزمایش روز 17ام بود یا 18ام؟ اون یکی پسره گفت..17ام بود استاد.استاد یهو گفت...چی؟!!چرا زدی 18ام؟نکنه فرداییش با یه استاد دیگه انجام دادی؟!!باید+تو پاک کنم.پسره گفت...نه استاد، به خدا چون گزارش و فرداییش نوشتم اشتباه کردم. استاد گفت من نمی دونم..اشتباه به این بزرگی کردی +هم می خوای؟!!!این از اولی...

بعد از چند دقیقه کم کم بقیه بچه ها هم امدن و دونه دونه میومدن و گزارش کاراشونو می دادن تا استاد نمره بده.یه پسره وقتی گزارش کارشو داد همه از جمله استاد کف کردیم...باید می دید....دست هرچی دختره  از پشت بسته بود..صفحه اول که گل و بلبل...داخلش...تو هر صفحه کادرای رنگی وتیتر های درشت حاشیه کاری شده و...خلاصه هرچی بگم کم گفتم.استاد که از صفحه اول شروع کرد به تمجید...به به..یاد بگیرید..دانشجو یعنی اینا...من گفتم..استاد دیگه بررسی نمی خواد پس..(+2) بدید بره دیگه. استاد گفت..نه نه من که به زیبایی نمره نمی دم.چون همشو درست نوشته و در عین حال مرتب و قشنگه (+2) می گیره...

باز یه چند دقیقه ای گذشت و دوتا دوستام اومدن و رفتن که گزارشاشونو بدم منم رفتم که ببینم چی میشه..اونا هم خوب کار کرده بودن.همونطور که استاد داشت چک می کرد ما سه تا سر شوخی و خنده و باز کردیم و از هر دری با استاد گپ می زدیم از جمله گزارش کار بچه ها ،که استاد یهو گزارش اون پسره که خیلی گل و بلبل داشت و با خنده گذاشت رو میز و گفت..بچه ها بچه ها اینو ببینید...ما سه تا هم با مسخره بازی شروع کردیم به ورق زدم گزارش و هر ورقی که میزدیم دوستام می گفتن..ااااااه...واااااااایییی....به به..تا اینکه رسیدیم به نمودار،که من یهو دیدم نمودارش معادله ی خط نداره. گفتم... استاد استاد نمودارش معادله نداره..دوستام گفتن...بابا ای ول...بابا دقیق. استاد گفت...بده ببینم!!بعد نگاه کرد دید راست می گم. یهو گفت...آقای فلان چند لحظه تشریف میاری؟! حالا ما سه تا خندمون گرفته چه جور. من گفتم...بچه ها بی خیال پاشید در ریم.خیلی ضایع ست. دوستم هی می گفت...نه وایسا خیلی باحاله بذار ببینیم چی می شه.پسره اومد و استاد گفت...تو که نمودارت معادله نداره،چطوری شیب و حساب کردی؟!!شیب و که حساب نکردی پس Rنهایی هم نتونستی حساب کنی....حالا دوتا رفیق من هم هی می خندن...

ولی آخر سر خدارو شکر+تو ازش نگرفت.گفت چون خیلی زحمت کشیدی ایندفعه ارفاق می کنم.

راستی نگفتم...من و دوستام هم (+2) گرفتیم.

 

 



نظرات شما عزیزان:

داداش امیر
ساعت20:25---9 آذر 1391
خیلی کار زشتی کردی:دییییییییییییی... ولی خیلی خندیدم دیگه از اینکارا نکن.... بابا هم رشته ایم که... کدوم دانشگاه میری؟؟؟
پاسخ:عمدي که نبود!! خوشحالم که موجبات خنده و شدي شما رو فراهم کردم :ديييييي مي شه اسم دانشگاه رو نگم؟!! ببخشيداا


اسما
ساعت1:31---3 آذر 1391
معلومه که دعات می کنیم آبجی تینا

رها
ساعت23:04---1 آذر 1391
چرا هروقت من میام هیچ کس نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خب من گناه دارم.تنهایی حوصلم سر میره.الانم که نمیشه درس خوند.حسش نمیاد:دییییی خب تقصیر من نیست تقصیر این کتاباس که هیچ جذابیتی ندارن
پاسخ:شرمنده آبجی عزیزم.باور کن منم اخیرا وقت نمی کنم زیاد بیام اینجا،فقط می رسم هر شب یه سری بزنم. منم مثل تو ام، شبا اصلا نمی تونم درس بخونم.


رها
ساعت22:28---1 آذر 1391
ابجی تینایی گلم.عزیزم حسابی درس بخون.میدونم دینی شما عوض شده ولی باورکن نسبت به مال ما خیلی اسون تره.انقد به داداشم حسودیم میشه چون دینی تون خیلی راحت تر شده.من امشب با خواهرم تو خونه تنهام.خیلی دوست داشتم برم هیئت ولی نشد.

رها
ساعت14:48---30 آبان 1391
واااااااااااااااااااااااااای ابجی سمانه امتحان ادبیاتمون خیلی خیلی خیلی سخت بود.منم یه سوال نیم نمره ایو اشتباه نوشتم.گفته بود در ابیات زیر چه ارایه هایی به کار برده شده است.منم نوشتم کنایه در حالی که جوابش استعاره میشد.دیشب کلی درس خوندم خیلی بد شد که اشتباه نوشتم اینو.اعصابم ریخته بهم
پاسخ:عیبی نداره آبجی گلم.نیم نمره که چیزی نیست آبجی ممتاز خودم.خیلی در قید و بند نمره نباش،وقتی تلاش می کنی یعنی اینکه برنده ای.بعضی اوقات نمره معیار خوبی برای سنجش نیست.پس به تلاشت ادامه بده و به خاطر نمره اعصاب نازنین تو بهم نریز. اینا تجربیاتم از دوران مدرسه ست که بهت می گم.من وقتیراهنمایی بودم مثل تو وقتی 19 یا 18 می شدم خیلی دپرس می شدم اما بعدها دیدم چقدر حیف بوده که به خاطر نمره اونقدر خودم و ناراحت می کردم. راستی حالا که حرف نمره شد یاد یه خاطره از دفتر خاطراتم افتادم که براتون می ذارم.


اسما
ساعت9:54---30 آبان 1391
سلام آبجی جونم.خوبی نبینم زیرآب میزنی:-) آبجی نمیدونم چرا هرچی واسه تینا کامنت میذارم نمی رسه
پاسخ:شرمنده آبجی نمی خواستم زیرآب بزم.بااااااااااااور کنید. نمی دونم چرا نمی رسه آبجی!!!


رها
ساعت0:05---30 آبان 1391
راستی مممممممممممماااااااااااااااااا اچچچچچچچچچچچ خیلی گنده واسه ابجی رهای گلم و ابجی سمانه جونم.واسم دعا کنید فرداامتحان ادبیات دارم.عربیمو شدم9/5...زبان فارسیمم شدم9/75...اگه همینجوری پیش برم از مدرسه میندازنم بیرون...دعا کنید ادبیاتمو 10 بشم...خیلی نگرانم.الانم دیگه چوب کبریت بذارن لای چشمام میشکنه.خیلی خستم دارم غش میکنم.شب همگی بخیر.خواب سوسک و مارمولک سبز ببینید
پاسخ:مرسی عزیزم از ماااااااااااااااااااچ گندت.سوسک و مارمولک و خوب اومدی:دی


رها
ساعت23:54---29 آبان 1391
اسمشو الان نمیتونم بگم.اگه وقتش رسید بهت میگم ابجی تینای خودم...راستش هنوز اون قدر نمیشناسمت که بخوام این جور اطلاعاتو در اختیارت بذارم...اگه خواستی میتونم تو درسات کمکت کنم.اخه یه داداش کوچولو هم سن تو دارم.اونم همیشه اگه سوالی داشته باشه میپرسه ولی هیچ وقت به جوابی که بهش میدم توجه نمیکنه.پسره دیگه

رها
ساعت19:18---29 آبان 1391
مرسی تینایی.اره ساکن تهرانم.منظورت چیه که چرا دبیرستان میری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پس کجابرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟معلومه که دبیرستان میرم...مممممممممممااااااااااااا
پاسخ:رها جان مثل اینکه اشتباه دیدی عزیزم.تینا پرسیده بود چه دبیرستانی می ری؟!! نه اینکه چرا دبیرستان می ری؟


رها
ساعت23:06---26 آبان 1391
مرسی بابت ماچ...ابجی حتما یه سری به وب تینا بزن یه پست خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی قشنگ گذاشته

رها
ساعت18:47---26 آبان 1391
ههههههههههیییییییییییی روزگار هیچکی منو بوس نمیکنه.مجبورم خودم خودمو بوس کنم.یه مممممممممممااااااااااااااااچچچ چچچچچ گنده واسه خودم
پاسخ:الهییییییییییییییییییی.کی گفته کسی تورو بوس نمی کنه؟!!بیا اینم یه مااااااااااااااااااااااااااااااااااااااچچچچچچچچچچچچچچچچچچچ گنده تر برای تو عزییییییییزم.


رها
ساعت11:11---25 آبان 1391
واااااااااااااااااااااااای بازم زیر نظرم شکلک گذاشتم.معذرت حواسم نبود.همش یادم میره که باید بدون شکلک باشه
پاسخ:آره حسابی....ولی اصلا قصد بد نداشتماااااا.عیبی نداره آبجی ایراد از تو نیست از لوکس بلاگه:دی


رها
ساعت11:09---25 آبان 1391
پس امروز زدی پسرا ی کلاستونو داغون کردی...افرین ابجی کار خوبی کردی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: